گفتوگو با ذهن؛ راهی برای حضور در لحظه
???? جملات خطاب به ذهن برای ذهنآگاهی و حضور در لحظه
1️⃣ «ذهن، باز شروع کردی به فکر کردن؟»
2️⃣ «ذهن، این فکر مهمه یا فقط یه عادت قدیمیه؟»
3️⃣ «ذهن، میدونم که داری تلاش میکنی، ولی الآن فقط میخوام باشم.»
4️⃣ «ذهن، تو وظیفهات فکر کردنه، ولی من مجبور نیستم هر فکری رو دنبال کنم.»
5️⃣ «ذهن، این لحظه چی کم داره؟ هیچی! پس چرا فکر میکنی؟»
6️⃣ «ذهن، بذار یک لحظه سکوت رو حس کنم.»
7️⃣ «ذهن، نیازی نیست همیشه نظر بدی، بعضی چیزها فقط برای تجربه کردنن.»
8️⃣ «ذهن، هر فکری که میاد، میره. من فقط تماشا میکنم.»
9️⃣ «ذهن، الآن وقت استراحته، نه فکر کردن.»
???? «ذهن، ببین اگه الآن فکر نکنی، چی حس میکنی؟»
???? جملات خطاب به ذهن وقتی که روی یک مشکل کوچک گیر میکنه
1️⃣ «ذهن، چرا از یه لکهی کوچک، یه پردهی سیاه ساختی؟»
2️⃣ «ذهن، چند درصد خوبه و چند درصد بده؟ واقعاً کدوم بیشتره؟»
3️⃣ «ذهن، یه نقص کوچیک این همه خوبی رو بیارزش نمیکنه!»
4️⃣ «ذهن، اینو تو یه ساعت دیگه هم همینقدر مهم میبینی؟ یا فردا؟»
5️⃣ «ذهن، هزار تا نور هست، چرا به یه سایه چسبیدی؟»
6️⃣ «ذهن، چرا روی اون ۹۹٪ خوبی چشم بستی؟»
7️⃣ «ذهن، اگه فقط به یه چیز منفی فکر کنی، خودت رو از خوشیهای دیگه محروم میکنی.»
8️⃣ «ذهن، کاملگرایی تو، داره لذت دیدن زیبایی رو ازم میگیره.»
9️⃣ «ذهن، مشکل بزرگتر از چیزی که هست نشونش نده!»
???? «ذهن، نقصها واقعیان، ولی دلیل نمیشه که همه چیز بد باشه.»
???? جملات خطاب به ذهن برای رهایی از فکر کردن بیش از حد
1️⃣ «ذهن، به چی چسبیدی؟ لازمه؟»
2️⃣ «ذهن، این فکر مال گذشتهست یا آینده؟ چرا همین حالا نیست؟»
3️⃣ «ذهن، یه لحظه این سکوت رو حس کن.»
4️⃣ «ذهن، وقتی فکر نمیکنی، چی میمونه؟»
5️⃣ «ذهن، تو فقط یه ابزار هستی، نه رییسم!»
6️⃣ «ذهن، کی گفت که باید به هر فکری گوش بدم؟»
7️⃣ «ذهن، از چی میترسی که اینقدر حرف میزنی؟»
8️⃣ «ذهن، اگر همهی این فکرها رو کنار بذاری، چی حس میکنی؟»
9️⃣ «ذهن، بذار لحظهای فقط باشم، بدون تحلیل.»
???? «ذهن، تو کار خودتو بکن، من هم کار خودمو!»
???? چطور از این جملات استفاده کنی؟
✅ هر وقت حس کردی ذهنت داره بیش از حد فکر میکنه یا روی یه چیز منفی گیر کرده، یکی از این جملات رو آروم توی ذهنت بگو.
✅ بعد از گفتنش، سریع تمرکزت رو روی یک حس فیزیکی (نفس، لمس زمین، صداهای اطراف، یا بدن) بیار.
✅ اگر فکرت برگشت، بدون قضاوت یکی دیگه از این جملات رو امتحان کن.
???? جملات کوتاه برای وقتی که سوتی دادیم و یا حس ضعیف بودن داریم
1️⃣ «خب که چی؟ منم انسانم، سوتیدادن طبیعیه.»
2️⃣ «آدما معمولاً سریع یادشون میره، بیشتر از چیزی که فکر میکنم.»
3️⃣ «همه تو زندگیشون این لحظهها رو داشتن، فقط من نیستم.»
4️⃣ «اگه یه نفر به خاطر یه سوتی منو قضاوت کنه، مشکل از اونه نه من.»
5️⃣ «من ارزشم رو از سوتیهام نمیگیرم، بلکه از شخصیت کلی و باورهام می گیرم.»
6️⃣ «ذهن، چرا یه اشتباه کوچک رو تبدیل به یه داستان بزرگ میکنی؟»
7️⃣ «من میتونم به این اتفاق بخندم، پس نیازی به شرمندگی نیست.»
8️⃣ «زندگی یه بازیه، چرا اینقدر جدی بگیرم؟»
9️⃣ «من مسئول نظر بقیه نیستم، فقط مسئول خودمم.»
???? «۵ سال دیگه این سوتی رو حتی یادم نمیاد، پس الانم مهم نیست.»
چطور از این جملات استفاده کنی؟
???? هر وقت بعد از یه سوتی احساس شرم یا اضطراب کردی، یکی از این جملات رو تو ذهنت بگو.
???? اگر ذهنت همچنان درگیر بود، جملهی دیگهای رو امتحان کن.
???? یه لبخند بزن و رهاش کن، چون در نهایت هیچکس به اندازهی خودت بهش اهمیت نمیده!
این لیست رو میتونی ذخیره کنی و هر وقت ذهن شروع به شلوغ کردن کرد، یکی از این جملات رو بگی و برگردی به لحظهی حال.
کدوم یکی از این جملات برات قویترین اثر رو داره؟